همکاریهای ایران با چین، روسیه و هند، مدل تازهای از توسعه میادین مشترک را رقم زده؛ مدلی که بر بومیسازی تجهیزات و رهایی صنعت نفت از محور دلار استوار است.
به گزارش کارآفرينان نيوز طی چهار سال اخیر، عرصهی انرژی ایران شاهد نوعی جابهجایی ژئواقتصادی آرام اما عمیق است؛ حرکتی از انتظار برای «بازگشت شرکتهای غربی» به سمت شکلدهی شبکهای از همکاریهای فنی و مالی با شرق. اتفاقی که از پارسجنوبی تا آزادگان و فرزاد، ساختار تازهای از توسعه را رقم زده است.
در دهه ۱۳۹۰، خروج غولهای غربی از پروژههای نفت و گاز، کشور را با فاصله برداشت قابلتوجهی در میادین مشترک روبهرو کرد. امروز اما وزارت نفت مدعی است سهم ایران از برداشت گاز در میدان پارس جنوبی از مرز ۷۱۰ میلیون مترمکعب در روز گذشته و تا پایان ۱۴۰۵ به سطح تولید قطر نزدیک خواهد شد. مهمتر از آن، بیش از دوسوم تجهیزات بهکاررفته در طرحهای جدید از تولیدکنندگان داخلی یا شرکای آسیایی تأمین میشود؛ تغییری که معنای آن دیگر صرفاً «جایگزینی واردات» نیست، بلکه ساختن «زنجیره بومی فناوری انرژی» است. ۱. موقعیت جدید میادین مشترک: شکافها و همگراییها
ایران هماکنون در ۲۹ میدان مشترک با هشت کشور از عراق تا ترکمنستان سهم دارد. مطالعات تطبیقی شرکت ملی نفت در نیمه اول ۱۴۰۴ نشان میدهد میانگین ضریب بازیافت در میادین غرب کارون از ۶ به ۹ درصد افزایش یافته است، هرچند هنوز با میانگین عراق (۱۲ درصد) فاصله دارد. در مقابل، در پارس جنوبی و لایه نفتی خلیج فارس رشد چشمگیر بوده؛ بهگونهای که فاز ۱۴ پس از ۸ سال توقف، توسط کنسرسیوم ایرانی تکمیل شد.
این پیشرفتها حاصل دو روند همزماناند: یکی جذب سرمایه غیردلاری از شرق و دیگری افزایش تولید داخلی تجهیزات کلیدی حفاری. بدین ترتیب بخش قابل توجهی از شکاف عملیاتی با همسایگان کاهش یافته و مدل توسعهای تازهای در صنعت نفت ایران شکل گرفته است. ۲. چین؛ از سرمایهگذار به شریک فناور
قرارداد همکاری جامع ایران و چین که در سال ۱۴۰۲ از فاز سیاسی وارد مرحله فنی شد، با ۹ پروژهی تعریفشده در حوزهی انرژی در حال اجراست. چین امروز نه برای تملک بلوکهای میادین بلکه برای مدیریت انتقال دانش و ساخت تجهیزات در خاک ایران حضور دارد. مهمترین نماد آن «مرکز ساخت تجهیزات سرچاهی مشترک» در عسلویه است که تا پایان ۱۴۰۴ خط تولید ولوهای فشار بالا و درایورهای حفاری الکتریکی را بومیسازی میکند.
به گفتهی معاونت مهندسی شرکت ملی نفت، بیش از ۴۰ درصد قطعات مورد استفاده CNPC در پروژههای ایران توسط سازندگان ایرانی ساخته میشود. چینیها همچنین در طراحی سیستمهای کنترل حفاری هوشمند با فناوری بومیشده شرکت پتروپارس همکاری دارند. این رویکرد باعث شده پروژههای تازه تحت مالکیت کامل ایران اجرا شوند و از وابستگی به پشتیبانی خارجی رها گردند. ۳. روسیه؛ سنگینترین سبد سرمایه غیرغربی
از میانهی ۱۴۰۱ تا تابستان ۱۴۰۴، گازپروم، زاروبژنفت و تاتنفت در مجموع ۱۳ تفاهمنامه معادل بیش از ۴۳ میلیارد دلار با شرکت ملی نفت ایران امضا کردهاند. بخش نخست این همکاری، پروژههای گازی کیش و پارس شمالی است که مرحله طراحی ایستگاههای تراکم در آنها با الگوی مشترک ایرانی–روسی در حال انجام است.
به گفته رئیس شرکت نفت مناطق مرکزی، ۸۰ درصد تجهیزات اولیه مورد استفاده در فاز نخست میدان کیش در داخل کشور تولید شده است. همزمان در میدانآبان، استفاده از کمپرسورهای ساخت داخل با فناوری روسی موجب افزایش تولید روزانه ۱۴ هزار بشکه نفت شده است. مهمتر اینکه تمامی تراکنشهای مالی دو کشور در این همکاریها روی پلتفرم غیردلاری و مبتنی بر «یوان روبل» انجام میشود. ۴. هند و همسایگان جنوبی؛ بازگشت آرام پس از وقفه
در شرق خلیج فارس، پروژه فرزاد B بار دیگر به محور تعامل ایران و هند تبدیل شده است. دهلی پس از کنار گذاشتن الگوی مالکیتی، به پیشنهاد ایران برای همکاری فنی–خدماتی پاسخ مثبت داده است. بخش اصلی این همکاری انتقال فناوری حفاری فراساحلی با عمق بالا است.
در همین چارچوب، ایران و عمان نیز برنامه ایجاد خط تولید مشترک کمپرسورهای دریایی در منطقه صحار را دنبال کردهاند. تجهیزات این پروژه از اوایل ۱۴۰۵ بهصورت آزمایشی تولید میشود. به موازات آن، مذاکرات با قزاقستان برای تأمین لولههای مقاوم در فشار بالا نیز پیشرفت داشته است. این تعاملات به تدریج شبکهای منطقهای از تأمینکنندگان غیرغربی تجهیزات نفت و گاز را در پیرامون ایران شکل داده است. ۵. بومیسازی در مقیاس صنعتی
تا پایان تابستان ۱۴۰۴، سهم تجهیزات داخلی در طرحهای توسعه میادین مشترک به حدود ۷۰ درصد رسیده است. وزارت نفت اعلام کرده که ۵۸ قلم کالای فناوریبالا توسط شرکتهای دانشبنیان داخلی یا تحت لیسانس شرکای آسیایی تولید میشود.
برخی نمونههای شاخص عبارتاند از: توربوکمپرسور ۲۵ مگاواتی طراحیشده با همکاری شرکت مپنا و مؤسسه روسی Salyut، چاهپیمای هوشمند دیجیتال ساخت شرکت Fotech با مهندسی ایرانی، و سامانه کنترل یکپارچه عملیات حفاری (SCADA ملی).
این دستاوردها زمان اجرای هر دکل را از ۹۰ به ۵۵ روز کاهش داده و میانگین صرفهجویی ارزی سالانه بیش از ۱/۲ میلیارد دلار برای صنعت به همراه داشته است. اکنون ایران قادر است کل فرآیند توسعه یک فاز متوسط دریایی را بدون واردات حیاتی از غرب تکمیل کند. ۶. دگرگونی در مدلهای تأمین مالی
تحریمهای بانکی باعث شد وزارت نفت به سمت سازوکارهای بدیل برود. چهار مدل فعال که هرکدام بخشی از پروژهها را پیش میبرند عبارتاند از: اوراق مشارکت پروژهای در بورس انرژی؛ جذب سرمایه داخلی با ضمانت بازپرداخت از محل تولید همان میدان. فاینانس تهاتری؛ تبادل تجهیزات یا خدمات با نفت خام یا میعانات گازی. مشارکت خصوصی داخلی (PPP) با شرکتهای دانشبنیان؛ الگوی موفق در آزادگان شمالی و یادآوران. خط اعتباری شرقی؛ استفاده از تسهیلات «یوانی» و «روبل نفتپایه» که بانکهای روس و چینی ارائه میکنند. تغییر مسیر مالی به شرق، وابستگی به سیستم دلاری را به حداقل رسانده و بر پایداری پروژهها در برابر تحریم افزوده است. ۷. چالشهای فناورانه و مسیر آینده
با وجود پیشرفت محسوس در تجهیزات مکانیکی و زیرسطحی، حوزههای دیجیتالی و کنترلی هنوز نقطهضعف عمدهاند. بسیاری از حسگرهای پیشرفته پایش مخزن و نرمافزارهای تحلیل داده چاه هنوز در انحصار شرکتهای غربی است. بههمیندلیل وزارت نفت برنامهی «پویش ۱۴۰۵ میانافزار انرژی» را آغاز کرده که هدف آن ساخت پلتفرم صنعتی پایش داده بومی تا پایان ۱۴۰۶ است.
در حوزه حکمرانی نیز، نبود شفافیت کافی در دادههای عملکردی و طولانی بودن فرآیند صدور مجوزهای فنی برای شرکتهای نوپا، از موانع بروز ظرفیت کامل داخلی است. با این وجود، تصویب آئیننامه جدید «مشارکت فناورانه غیرغربی» در هیأت دولت در مرداد ۱۴۰۴، گام مؤثری در جهت رفع این موانع بود. ۸. ایران در شبکه جدید انرژی جهانی
جهان انرژی در حال بازتعریف است؛ بریکس و سازمان همکاری شانگهای به کانونهای اصلی تبادلات انرژی تبدیل میشوند و ایران، با ذخایر عظیم و موقعیت جغرافیایی استثنایی، یکی از عناصر پیونددهنده این زنجیره خواهد بود.
در گزارش تحلیلی مؤسسه پترومکانیک روسیه آمده است: «ایران تنها تولیدکننده در خاورمیانه است که میتواند در حوزههای فناوری حفاری و ساخت تجهیزات انرژی با شرق همافزایی تعریف کند نه رقابت.» این گزاره نشان میدهد مسیر انتخابی تهران — اتکا به شرق و ابتکار فناورانه داخلی — اکنون به الگویی برای کشورهایی مانند ونزوئلا و سوریه نیز تبدیل شده است. ۹. جمعبندی: از اتکا تا اتکاپذیری
توسعه میادین مشترک ایران در دهه جدید، صرفاً پروژهای صنعتی نیست؛ روایتی است از بازتعریف استقلال ملی در حوزه انرژی.
چرخش از غرب به شرق، ایران را از مصرفکننده فناوری به شریک تولید دانش بدل کرده است. اکنون کشور میتواند بخش عمدهای از زنجیره ارزش نفت و گاز را در داخل کشور یا میان شرکای شرقی تکمیل کند.
هدفگذاری تا سال ۱۴۰۸، رساندن سهم برداشت ایران در میادین مشترک به ۸۵ درصد طرف مقابل است. اگر این مسیر با اصلاح ساختار مدیریتی و استمرار انتقال فناوری ادامه یابد، ایران نهتنها سهم انرژی خود را تثبیت میکند بلکه به بازیگر تعیینکننده در نظم نوین انرژی آسیا تبدیل خواهد شد.