رهبر معظم انقلاب: «انقلابیگری فقط سر و صدا کردن نیست و در فهم انقلابیگری مراقب باشید خطا صورت نگیرد. انقلابیگری فقط سروصدا کردن نیست؛ «انقلابیگری» یعنی حرکت در سمت آرمانها؛ پایهی اوّل انقلابیگری این است.» ۱۴۰۴/۰۳/۲۱
به گزارش کارآفرينان نيوز «خط رهبری» در پی تأکید رهبر انقلاب بر ضرورت مراقبت از برداشت نادرست از مفهوم انقلابیگری در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در این یادداشت تحلیلی بر اساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای به واکاوی معنا و شاخصهای مفهوم انقلابیگری میپردازد.
انقلابیگری، نبض تپندهی جمهوری اسلامی ایران ا
اساس و شالودهی جمهوری اسلامی ایران، بر بنیان سترگ "انقلاب" و روح پرشور "انقلابیگری" استوار گشته است. این روح پویا و خستگیناپذیر همچون نیروی محرکهای درونی، ایران را بهسوی آرمانهای بلند و والایش رهنمون میسازد؛ آرمانهایی که در سایهی استقامت، فداکاری و باور به ارزشهای الهی و انسانی شکل گرفتهاند. مفاهیمی چون عدالت، استقلال، آزادی، و پیشرفت، تنها الفاظی شعاری نیستند، بلکه جلوههایی زنده از خواست ملت ایران و جوهرهی انقلاباند؛ و بیتردید، این مفاهیم در پرتو "انقلابیگری" است که جان میگیرند و بهسوی تحقق گام برمیدارند: «نظام، بدون مشی انقلابی ارزشی ندارد؛ واقعاً ارزشی ندارد. نظام، اگر چنانچه مشی انقلابی نداشته باشد، به آن آرمانها نخواهد رسید، به دنبال آن آرمانها نخواهد بود و با آن رژیمهای گذشتهی کشور هم هیچ تفاوتی نخواهد داشت و ارزشی ندارد.» ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
رمز ماندگاری و بالندگی جمهوری اسلامی ایران و نیز ضامن حرکت پیوسته آن در مسیر تحقق آرمانهای بلند و ارزشمندش، همانا حفظ و تقویت روحیهی انقلابی است. این روحیه همچون جانی در کالبد ایران، آن را از رکود، محافظهکاری و انحراف بازمیدارد و با دمیدن امید، جسارت و ایمان در دلها، مسیر حرکت بهسوی عدالت، استقلال، عزت و پیشرفت را هموار میسازد: «شرط دوام حیات جمهوری اسلامی وجود انگیزههای انقلابی و وجود روحیهی انقلابی است. اگر روحیهی انقلابی نباشد، جمهوری اسلامی نخواهد بود؛ بله، یک حکومتی سرِ کار خواهد بود، امّا آن حکومت، دیگر جمهوری اسلامی نیست.» ۱۳۹۶/۰۶/۳۰
انقلابیگری، لازمه ساختن فردایی بهتر با تدبیر و امید
انقلابیگری، نه یک هیجان زودگذر یا رفتاری احساسی بلکه مشیای استوار، عاقلانه، باانگیزه، سرشار از امید و آمیخته با شجاعت در مسیر دستیابی به اهداف بلند و آرمانهای متعالی است. این رویکرد، نشاندهندهی درک عمیق از واقعیتها و عزم راسخ برای عبور از موانع و ساختن آیندهای روشن و عزتمند است: «انقلابیگری یک مشی صحیح و عاقلانه و پُرانگیزه و پُرامید و شجاعانه به سمت اهداف والا است؛ این تعریف و معنای انقلابیگری است.» ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
انقلابیگری را نباید با رفتارهای هیجانی، نسنجیده و بیپایه که از عقلانیت و تدبیر تهیاند، یکسان پنداشت. انقلابیگری در منظومهی معارفی انقلاب اسلامی جنجالآفرینی و اختلافافکنی و اتهامپراکنی نسبت به دیگران نیست. اینگونه حرکات، نه تنها نشانی از روح انقلابی ندارند بلکه در حقیقت، انحرافی از مسیر عقلانیت و روحیهی انقلابی به شمار میروند. روحیهی انقلابی برخاسته از ایمان، عقلانیت و شناخت دقیق شرایط است. این روحیه، راه را با بصیرت و دوراندیشی ترسیم میکند و حرکت را با امید، اراده و شجاعت همراه میسازد: «انقلابیگری را با رفتار هیجانی اشتباه میگیرند، با حرفهای غیر مسئولانه اشتباه میگیرند؛ نه، انقلابیگری این نیست؛ انقلابیگری آن روحیهی اقدام صحیح، عازم، و جازم در جهت درستی است که با عقلانیّت برخاستهی از روحیهی انقلابیگری ترسیم شده. ببینید؛ امام بزرگوار ما الگو است؛ از همه انقلابیتر امام بود، از همه عاقلتر هم امام بود؛ از همه پختهتر و سنجیدهتر کار میکرد و حرف میزد.» ۱۴۰۰/۰۳/۰۶
غایت و مقصد والای انقلابیگری، ساختن ایرانی پیشرفته، توانمند و سرافراز با اتکاء به ظرفیتهای داخلی است. ایرانی که در آن عزت ملی، پیشرفت علمی، عدالت اجتماعی و رفاه عمومی به شکوفایی برسد. انقلابیگری تلاشی جهادی و خستگیناپذیر و حرکتی هدفمند است برای گشودن گرههای معیشتی و اقتصادی مردم و رفع دغدغههایی که سالهاست سایه بر زندگی آنان افکنده است. در این مسیر، انقلابیگری با رویکردی مردممحور در پی آن است که دلهای رنجکشیده و نجیب ملت ایران را آرام کند و لبخند رضایت را بر چهرهی آنان بنشاند. هدف نهایی این مشی، چیزی جز خشنودی و رضایت مردم نیست؛ مردمی که صاحبان اصلی این انقلاباند و شایستهی زندگی در کشوری آباد، امن، مقتدر و پیشرفتهاند.
انقلابیگری حقیقی یعنی عزم راسخ برای ساختن فردایی بهتر، نه با شعار، بلکه با عمل، تدبیر، فداکاری و امید به آیندهای روشن: «انقلابیگری یعنی مسئولین کشور، هدفشان را راضی کردن قدرتهای مستکبر قرار ندهند؛ مسئولان کشور، هدفشان را راضی کردن مردم، به کار گرفتن نیروهای داخلی، تقویت عناصر فعّال در داخل کشور قرار بدهند؛ این انقلابیگری است.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۴
جبههی انقلاب، میدان همافزایی سلایق متفاوت
نکتهی دیگر اینکه پدید آمدن اختلافنظرها و تفاوت دیدگاهها، امری طبیعی و گاه حتی سازنده در مسیر حرکت یک انقلاب زنده و پویاست. نباید با هر اختلاف جزئی یا نقد دلسوزانه، افراد را بهسرعت از دایرهی انقلاب طرد کرد یا آنان را متهم به ضدیت با انقلاب و آرمانهای آن ساخت. روح انقلاب، ظرفیتی فراگیر و بزرگ دارد؛ ظرفیتی که توان شنیدن صداهای متفاوت در چارچوب اصول را داراست و از تنوع دیدگاهها برای تعالی و اصلاح بهره میبرد. تنگنظری و داوریهای عجولانه، نهتنها به انسجام و وحدت ملی آسیب میزند بلکه سرمایههای انسانی انقلاب را نیز هدر میدهد: «هرکسی را به صِرف اینکه با فکر شما بهطورکامل انطباق ندارد متّهم به انقلابی نبودن نکنید. ممکن است کسی صددرصد با فکر شما منطبق نباشد، یک اختلافاتی داشته باشد، پنجاه درصد مثلاً منطبق باشد امّا انقلابی باشد؛ انقلابی بودن بالاخره معیارهایی دارد، این معیارها در او ممکن است وجود داشته باشد؛ فوراً آدمها را متّهم به ضدّانقلاب یا غیر انقلابی نباید کرد.» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
اصل اساسی و راهبردی در حرکت انقلاب، گسترش و تقویت جبههی انقلاب است، نه محدود ساختن آن. باید تلاش کرد تا دلها و نیروهای مؤمن، دلسوز و پایبند به اصول، هرچه بیشتر در این جبههی بزرگ گرد آیند و ظرفیتهای متنوع و پراکنده در مسیر اهداف انقلاب همافزا شوند. نباید به صرف اختلافنظر در شیوهها یا تحلیلها، افراد را از دایرهی انقلاب بیرون راند. خطکشیهای تنگنظرانه و طردهای شتابزده، به انسداد فکری و تضعیف بدنهی انقلاب میانجامد و راه را برای نفوذ بدخواهان هموار میسازد. جبههی انقلاب، میدان تکصدایی نیست؛ بلکه منظومهای زنده و پرتحرک از اندیشهها و تلاشهای گوناگون است که در محور ارزشهای اصیل و اهداف والا گرد آمدهاند.
نگهداشتن افراد در این منظومه و جذب حداکثری نیروهای همدل، نشانهی پختگی، حکمت و بلوغ انقلابی است: «جبههی انقلاب را گسترش بدهید، یارگیری کنید؛ حذف نکنید؛ صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف نظر دربارهی فلان مسئله موجب طرد نشود. بعضی هستند که به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و به خیلی از خصوصیّاتی که شما به آن اهمّیّت میدهید معتقدند، در فلان مسئلهی خاص با شما موافق نیستند؛ این نباید موجب بشود که شما او را طرد کنید، از دایرهی انقلابیگری خارج بدانید. هر چه میتوانید جبههی انقلاب را گسترش بدهید، جذب کنید؛ البتّه منظورم جذب منافق نیست، جذب آدم بیاعتقاد نیست؛ جذب آدم معتقدی است که با شما اختلاف سلیقه دارد.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۸لذا براین اساس، بیتوجهی به اتحاد و انسجام ملی حتما خروج از چارچوب انقلابیگری است.
شاخصهای انقلابیگری: از فسادستیزی و مردمیبودن تا عقلانیت
انقلابیگری، تنها با ادعا و شعار سنجیده نمیشود؛ بلکه دارای معیارها و شاخصهایی روشن و ریشهدار است: «ملاک انقلابی بودن، تقوا است، شجاعت است، بصیرت است، صراحت است، نترسیدن از «لَومَةَ لآئِم» است؛ اینها ملاک انقلابی بودن است. اگرچنانچه ما تقوا داشته باشیم، شجاعت لازم را هم داشته باشیم، صراحت لازم را هم -[البتّه] در جایی که صراحت لازم است؛ آنجایی که تَکنیه لازم است، نه؛ آنجا صراحت مضر است- داشته باشیم، اگر توانستیم اینها را انجام بدهیم [انقلابی هستیم].» ۱۳۹۵/۰۳/۰۶
مسئول انقلابی، فردی مردمی، سادهزیست و متعهد به حل مشکلات اساسی کشور است. او با فساد سر سازش ندارد، از اختلافافکنی پرهیز میکند، به قانون اساسی پایبند است و از هیجانزدگی و رفتارهای نسنجیده دوری میورزد. عقلانیت، شجاعت، صراحت، صداقت و وحدتطلبی، شاخصهای اصلی چنین مسئولیتی است: «من چند تا شاخص عرض کردم. اوّلش سادهزیستی است؛ اسیر تجمّلات و اعیانمنشی و امثال اینها نشدن. یک مسئله، مسئلهی مسئولیّتپذیری است. باید مسئولیّتپذیری داشته باشید. یکی دیگر از شاخصها مردمی بودن است؛ مردمی بودن یعنی چه؟ مردمی بودن یعنی با مردم عادی معمولی مخلوط شدن، نشست و برخاست کردن، هم گوش شنوا برای شنیدن حرف مردم داشتن، هم زبان گویا برای روشن کردن ذهن مردم داشتن. دنبال حلّ مشکلات اساسی کشور بودن؛ یعنی واقعاً اساسیترین مسائل را نگاه کنید، آنها را [دنبال کنید]... اجتناب جدّی از تبعیض و فساد؛ اجتناب! یک وقت میگوییم ضدّیّت جدّی با فساد، خب بله، همه ضدّند، ما هم همه ضدّیم؛ منتها گاهی اوقات میشود که این ضدّیّت با فسادِ در دیگران است، با تبعیضِ در دیگران است.
باید خودمان مراقبت کنیم، خودمان جدّیّت داشته باشیم، هم با تبعیض و فساد در زید و عمرو، هم با تبعیض و فساد در شخص خودمان. همکاری صمیمانه با دیگر دستاندرکاران مدیریّت کشور... گروکشی نباید وجود داشته باشد؛ معارضهی بیمعنا نباید وجود داشته باشد. البتّه اگر چنانچه آدم خطایی در آن طرف مشاهده میکند، باید صریح آن خطا را متذکّر بشود؛ امّا آنجایی که واقعاً جای همکاری است، همکاری کند. یکی از شاخصههای انقلابی این است که با عموم مردم، با عامّهی مردم همراه است امّا عوامزده نیست. همراهی با مردم، غیر از عوامزدگی و جَوزدگی و تحت تأثیر های و هو قرار گرفتن است. انقلابی آن کسی است که جَوزده نمیشود. پایبندی به قانون اساسی. یکی از مسائل بسیار مهم، پایبندی به قانون اساسی است... علامت انقلابی بودن اینهایی است که عرض کردیم و چیزهایی از این قبیل. اعتراض کردن و عصبانیّت به خرج دادن و مانند اینها، اینها علامت انقلابی بودن نیست.» ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
انقلابیگری بر پنج شاخص بنیادین استوار است؛ شاخصهایی که هر یک، چراغی در مسیر تعالی فرد و جامعهاند: «برای انقلابی بودن شاخصهایی وجود دارد... پنج شاخص [عبارتند از]: شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ شاخص دوّم، هدفگیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمانهای انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم؛ شاخص سوّم، پایبندی به استقلال همهجانبهی کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی -که مهمتر از همه است- و استقلال امنیّتی؛ شاخص چهارم، حسّاسیّت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشهی دشمن و عدم تبعیّت از او، که البتّه باید دشمن را شناخت، نقشهی او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد. شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است؛ حالا درجات انقلابی بودن، همانطور که عرض کردیم، مختلف است.» ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
انقلابیگری، نیروی محرکهی حرکت به سوی آیندهای روشن
راهحلِ مشکلات کشور، نه در عدول از اصول، بلکه در پافشاری بر مبانی انقلابی، پایبندی به شعارهای اصیل و استمرار در مسیر روشن انقلاب است: «علاج مسائل کشور پافشاری بر همین مسائل انقلابی و شعارهای انقلابی و راه انقلابی است.» ۱۳۹۸/۰۷/۰۴
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگر کشور به آن نیاز دارد، روحیهی انقلابیگری است؛ روحیهای که با ایمان، شجاعت، عقلانیت و امید گرههای کور را میگشاید و راه پیشرفت و عزت را هموار میسازد: «ما امروز به روحیّهی انقلابی، به ممشای انقلابی، به شعار انقلابی، به اصول و مبانی انقلاب امام بزرگوارمان نیازمندیم؛ کشور احتیاج به این دارد. انقلابیگری را با عنوان افراطیگری و مانند این حرفها، نفی نکنید؛ انقلابیگری، نیاز امروز کشور است.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۴
راه پیشرفت ایران عزیز، در احیای روحیهی انقلابی و زنده نگهداشتن روح مجاهدت و تلاش خستگیناپذیر نهفته است. آنگاه که این دو روحیه در جان ملت و مسئولان زنده باشد، بنبستها شکسته میشود، امید در دلها جوانه میزند و حرکت به سوی قلههای پیشرفت شتاب میگیرد. انقلابیگری و مجاهدت، دو بالِ پرواز ملت ایران به سوی عزت، عدالت و خودکفاییاند: «ما هرجا به انقلاب تکیه کردیم، به روحیّهی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا از ارزشها کوتاه آمدیم، انقلاب را ندیده گرفتیم، از این گوشهاش زدیم، از آن گوشهاش زدیم، تأویل و توجیه کردیم، برای خوشایند عناصر استکبار که دشمنان اصلی اسلام و دشمنان اصلی این نظامند، مدام حرف را جویدیم، حرف را خوردیم، عقب ماندیم؛ قضیّه اینجوری است. راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّهی انقلابی و احیاء روحیّهی مجاهدت است.» ۱۳۹۵/۰۴/۰۵