کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

جای خالی سرمایه‌گذاران خارجی در نفت با منابع ملی پر می شود

24 آبان 1404 ساعت 21:02

با کاهش حضور سرمایه‌گذاران خارجی در صنعت نفت، منابع داخلی از صندوق توسعه ملی تا شرکت‌های بزرگ ایرانی، مأموریت تأمین مالی پروژه‌های بالادستی را بر عهده گرفته‌اند.


به گزارش کارآفرينان نيوز در حالی‌که در نیمه دوم دهه ۱۳۹۰، با تشدید فشارهای خارجی و خروج شرکت‌های بین‌المللی از پروژه‌های نفتی ایران، چشم‌انداز توسعه میادین بالادستی تیره شده بود، اکنون نشانه‌هایی از تغییر مسیر به سمت تأمین مالی داخلی دیده می‌شود. منابع صندوق توسعه ملی، بانک‌های بزرگ، نهادهای شبه‌دولتی و پیمانکاران داخلی، عملاً خلأ سرمایه‌گذاری خارجی را پر کرده‌اند و تأمین مالی پروژه‌های نفتی به سوی الگوی بومی چرخیده است. این تحول نه‌تنها پاسخی به شرایط ژئوپلیتیک، بلکه نشانه‌ای از بلوغ نسبی نظام سرمایه‌گذاری داخلی در انرژی است.
زمینه تاریخی خروج سرمایه خارجی
خروج سرمایه‌گذاری خارجی پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷ روندی پیوسته داشت. این خروج نه تنها به دلیل تحریم‌های مستقیم، بلکه به دلیل ریسک‌های مرتبط با بیمه، انتقال پول و تعهدات بلندمدت شرکت‌های اروپایی و آسیایی صورت گرفت. قراردادهای توسعه میادینی چون آزادگان جنوبی، لایه نفتی پارس جنوبی و فرزاد-B که عمدتاً با الگوی قراردادهای جدید نفتی (IPC) برنامه‌ریزی شده بودند، با توقف یا تعویق مواجه شدند. شرکت‌های بزرگ بین‌المللی، نظیر توتال، اینپکس و شل، به دلیل عدم اطمینان از پایداری شرایط قراردادها، ترجیح دادند سرمایه‌گذاری‌های کلان خود را به تعویق اندازند یا کلاً لغو کنند.
این شرایط، شکاف عظیمی در بودجه سرمایه‌ای بخش نفت ایجاد کرد. به‌طور سنتی، توسعه میادین بزرگ نیازمند تزریق سرمایه چند میلیارد دلاری در فازهای اکتشاف، توسعه و تولید بود. هنگامی که این سرمایه‌ها به دلیل ملاحظات سیاسی و ژئوپلیتیکی به سمت ایران سرازیر نشدند، پروژه‌های بالادستی به سمت تأمین مالی داخلی میل کردند و نقش صندوق توسعه ملی از منبع صرفاً ذخیره ارزی به عامل فعال توسعه صنعتی تغییر یافت. این تغییر اجباری، ساختار تأمین مالی صنعت نفت را از مدل وابستگی به سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) به سمت استفاده حداکثری از منابع داخلی هدایت کرد.
صندوق توسعه ملی؛ از انباشت ارزی تا سرمایه‌گذار راهبردی
صندوق توسعه ملی (SDNF) که وظیفه اصلی آن تبدیل بخشی از درآمدهای نفتی به دارایی‌های قابل سرمایه‌گذاری بلندمدت برای نسل‌های آتی بود، در سال‌های اخیر نقشی محوری در استمرار توسعه میادین نفتی ایفا کرده است. با تخصیص چند ده میلیارد دلار منابع ریالی و ارزی (از طریق سازوکارهای تبدیل دارایی‌های صندوق)، این نهاد به موتور تأمین مالی در پروژه‌های راهبردی تبدیل شده است.
این منابع، علاوه بر حفظ نرخ سرمایه‌گذاری در بخش انرژی، امکان استمرار طرح‌های توسعه‌ای را فراهم کرد که پیش‌تر با اتکا به سرمایه‌گذاران خارجی تعریف شده بود. برای مثال، در میدان آزادگان جنوبی که توسعه آن یکی از اولویت‌های اصلی دولت برای افزایش تولید است، سرمایه‌گذاری مستقیم داخلی توانست مراحل جدید تولید را بدون ورود شرکت خارجی آغاز کند. این سرمایه‌گذاری‌ها عمدتاً از طریق تزریق ریالی به شرکت ملی نفت و شرکت‌های پیمانکاری تابعه انجام شده است.
نحوه تخصیص این منابع معمولاً بر اساس اولویت‌های تعیین شده توسط شورای عالی امنیت ملی و هیئت وزیران صورت می‌گیرد. سهم قابل توجهی از این منابع به توسعه میادین مشترک و همچنین پروژه‌های افزایش ضریب بازیافت اختصاص یافته است. طبق گزارش‌های داخلی وزارت نفت، در دوره زمانی مشخص، بیش از ۶۰ درصد از سرمایه‌گذاری‌های مصوب در بخش بالادستی از محل منابع داخلی، به‌ویژه صندوق توسعه ملی، تأمین شده است. این رویکرد باعث شده است که وابستگی عملیاتی به نوسانات بین‌المللی کاهش یابد.
شکل‌گیری زنجیره تأمین داخلی
با تکیه بیشتر بر سرمایه ایرانی، زنجیره تأمین کالا و خدمات فنی نیز تغییر کرده است. شرکت‌های حفاری، سازندگان تجهیزات سرچاهی، پمپ‌ها، و حتی شرکت‌های مهندسی و ساخت (EPC) داخلی، بخشی از بازاری را که پیش‌تر در اختیار تأمین‌کنندگان غربی و آسیایی بود، در دست گرفته‌اند. این موضوع صرفاً محدود به مونتاژ قطعات نیست؛ بلکه شامل ساخت تجهیزات پیچیده می‌شود.
در حال حاضر، آمارها نشان می‌دهند که بیش از ۷۰ درصد تجهیزات حفاری، پمپ‌ها، اورهال توربین‌ها و اتصالات خطوط بهره‌برداری از سوی شرکت‌های ایرانی تأمین می‌شود. این امر وابستگی فنی را کاهش داده و زمینه‌ساز رشد صنایع مکمل، از جمله صنایع فولادهای خاص (مانند فولاد API مورد نیاز برای لوله‌کشی در شرایط فشار و دمای بالا) تا طراحی نرم‌افزارهای کنترل و مانیتورینگ مخازن، شده است.
این بومی‌سازی، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت هزینه‌هایی به دلیل نبود مقیاس اقتصادی داشته باشد، اما در بلندمدت موجب ایجاد دانش فنی و کاهش هزینه‌های دلاری واردات و خدمات پشتیبانی می‌شود. به عنوان مثال، در توسعه میدان پارس جنوبی، استفاده از توان پیمانکاران ایرانی در بخش‌های خاص، منجر به کاهش وابستگی به خدمات خارجی در زمینه نصب و راه‌اندازی تجهیزات سطحی شده است.
پیامدهای کلان اقتصادی
ورود سرمایه داخلی به بخش انرژی، چند اثر کلان اقتصادی دارد که فراتر از تولید صرف نفت است:
۱. بازگرداندن نقدینگی سرگردان به حوزه تولید: در سال‌های اخیر، به دلیل تورم و کاهش فرصت‌های سرمایه‌گذاری مولد در بخش‌های دیگر، حجم زیادی از نقدینگی سرگردان در بازارهای موازی نظیر ارز، طلا و مسکن انباشته شده بود. با تشویق صندوق توسعه ملی و انتشار اوراق مشارکت نفتی (که توسط بانک‌ها و نهادهای تحت پوشش دولت خریداری می‌شوند)، بخشی از این نقدینگی به سمت پروژه‌های توسعه‌ای هدایت شده است. این امر به نوعی نقش تنظیم‌کننده بازار نقدینگی را برای دولت فراهم می‌آورد.
۲. مدیریت ریسک ارزی و تراز پرداخت‌ها: جایگزینی هزینه‌های داخلی در برابر هزینه‌های دلاری خارجی، به‌خصوص در بخش خدمات و نیروی کار، به طور مستقیم بر تراز پرداخت‌های ارزی دولت تأثیر مثبت می‌گذارد. هرچند خرید تجهیزات تخصصی همچنان نیازمند ارز است، اما کاهش وابستگی به قراردادهای دلاری کلان، ریسک نوسانات ارزی را در مدیریت پروژه‌های بلندمدت کاهش می‌دهد.
۳. تثبیت اشتغال و توسعه منطقه‌ای: پروژه‌های نفتی، به‌ویژه در مناطق نفت‌خیز جنوب و غرب کشور، سهم قابل‌توجهی در جذب نیروی کار متخصص و نیمه‌متخصص دارند. تداوم سرمایه‌گذاری از محل منابع داخلی، ضامن استمرار اشتغال در این مناطق بوده و از رکود اقتصادی ناشی از توقف پروژه‌ها جلوگیری کرده است.
پروژه‌های نمونه با سرمایه‌گذاری داخلی
تجربه موفق سرمایه‌گذاری‌های داخلی در میادین کلیدی، مبنای اعتماد فعلی به این رویکرد است:
الف) میدان آزادگان جنوبی: این میدان مشترک با عراق، با هدف افزایش تولید به ۳۲۰ هزار بشکه در روز، از محورهای اصلی سرمایه‌گذاری با منابع داخلی است. فازهای اولیه توسعه آن، شامل حفاری چاه‌ها و نصب تأسیسات سرچاهی، عمدتاً توسط کنسرسیوم‌های ایرانی و با تأمین مالی بخشی از منابع صندوق توسعه ملی به انجام رسیده است. این پروژه نشان داد که در صورت توانمندسازی فنی، پیمانکاران داخلی قادر به مدیریت پیچیدگی‌های توسعه میادین بزرگ هستند.
ب) پروژه فرزاد-B: در این میدان گازی، پس از خروج شرکت‌های خارجی، توسعه فاز نخست حفاری و تکمیل چاه‌ها با اتکا به سرمایه و پیمانکاران ایرانی در حال تکمیل است. تأخیرهایی وجود دارد، اما برنامه عملیاتی مبتنی بر منابع داخلی تنظیم شده است.
چالش‌ها: محدودیت منابع و فناوری
در عین حال، سرمایه‌گذاری داخلی با محدودیت‌هایی روبه‌روست که نیازمند مدیریت دقیق است.
۱. ظرفیت مالی صندوق: ظرفیت مالی صندوق توسعه ملی، هرچند در کوتاه‌مدت برای حفظ پروژه‌های جاری کافی است، اما پاسخگوی حجم سرمایه‌گذاری چند ده میلیارد دلاری برای توسعه یک‌پارچه همه میادین نیست. برآورد می‌شود که برای رسیدن به سقف تولید هدف در افق پنج ساله، نیاز به سرمایه‌گذاری سالانه بیش از ۷ میلیارد دلار باشد که تأمین مداوم آن از منابع صندوق، فشار زیادی بر ذخایر ارزی صندوق وارد می‌کند.
۲. کمبود فناوری‌های پیشرفته: بزرگترین چالش، کمبود در فناوری‌های حفاری پیشرفته، به‌خصوص حفاری‌های جهت‌دار با شعاع‌های بسیار بلند (Extended Reach Drilling)، مدیریت پیچیده مخازن (Reservoir Management) و همچنین انتقال داده‌های لرزه‌ای با کیفیت بالا است. این مشکلات باعث می‌شود که ضریب بازیافت (Recovery Factor) در میادین توسعه یافته با سرمایه داخلی، به طور میانگین، کمی پایین‌تر از سطح استاندارد جهانی باشد. این امر نیازمند استمرار همکاری فنی با شرکای منطقه‌ای یا بین‌المللی است که تحریم‌ها دسترسی به آن‌ها را دشوار ساخته است.
به عنوان مثال، در زمینه تکنولوژی‌های حفاری، به جای بهره‌گیری از تجهیزات پیشرفته آمریکایی یا اروپایی، ایران مجبور به استفاده از خدمات محدودتر یا خرید از طریق واسطه‌ها (عمدتاً چین و روسیه) است که اغلب شامل قراردادهای تأمین مالی بلندمدت نفتی می‌شوند.
تأثیر بر امنیت انرژی و جایگاه منطقه‌ای ایران
با افزایش سهم سرمایه داخلی در پروژه‌های توسعه، ایران توانسته است بخشی از تولید خود را تثبیت کند و از سقوط تولید ناشی از عدم توسعه میادین جلوگیری نماید. تولید نفت خام کشور در سال ۱۴۰۴ به بیش از ۳ میلیون بشکه در روز رسیده است؛ رقمی که با تداوم روند سرمایه‌گذاری بومی تا افق ۱۴۱۰ می‌تواند به ۳.۸ میلیون بشکه برسد. این ثبات تولید، در شرایط ژئوپلیتیک کنونی، نقش حیاتی در حفظ جایگاه منطقه‌ای ایران به عنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ اوپک دارد.
علاوه بر آن، دو پروژه جدید انتقال نفت خام از غرب کارون به پایانه‌های صادراتی خلیج فارس با سرمایه ایرانی اجرا شده‌اند. این پروژه‌ها، که شامل خطوط لوله و ایستگاه‌های پمپاژ هستند، اثر مستقیمی بر کاهش هزینه لجستیکی (هزینه حمل و نقل داخلی) و افزایش قابلیت اطمینان صادرات داشته‌اند.
سیاست‌گذاری آینده؛ سرمایه‌گذاری هوشمند با منبع داخلی
تجربه موفق چند پروژه اخیر، به بازنگری در سیاست‌های وزارت نفت انجامیده است. پیش‌بینی می‌شود در دوره جدید برنامه هفتم توسعه، الگوی جدیدی از مشارکت داخلی-دولتی تدوین شود که هوشمندانه‌تر است. این الگو بر پایه تخصیص هدفمند منابع صندوق توسعه ملی در میادین دارای بالاترین نرخ بازده داخلی و دارای کمترین ریسک فنی بنا شده است.
مدل جدید بر این اساس استوار است که منابع صندوق نه به صورت تزریق مستقیم به عملیات، بلکه به عنوان تسهیلات بلندمدت و با نرخ بازگشت مشخص (معمولاً کمی بالاتر از نرخ تورم یا نرخ سود بین‌المللی)، در اختیار شرکت‌های زیرمجموعه وزارت نفت قرار گیرد تا آن‌ها ملزم به اثبات سودآوری پروژه شوند. این مدل، نه‌تنها از هدر رفت منابع جلوگیری می‌کند، بلکه امکان نظارت مالی شفاف‌تر و سودآوری بلندمدت‌تر برای خزانه دولت را فراهم می‌سازد. همچنین، در این مدل، شرکت‌ها موظف به جذب سرمایه از سوی بانک‌های عامل داخلی با وثیقه‌گذاری درآمدهای آتی نفتی (به شرط عدم تعهد ارزی سنگین) خواهند بود.
سرمایه ایرانی به مثابه سپر انرژی
سرمایه‌گذاری داخلی در میادین نفتی، یک تغییر نگرش راهبردی است؛ از اتکای مقطعی به جریان سرمایه خارجی به سمت مدیریت بومی و پایدار منابع ملی. در شرایطی که فشارهای مالی و ارزی می‌توانست طرح‌های انرژی را متوقف کند، ورود صندوق توسعه ملی و منابع داخلی نشان داد که می‌توان با چیدمان درست مالی، توسعه را از درون پیش برد.
این مسیر هرچند با محدودیت‌های فناوری و نیاز به جذب دانش از منابع غیر غربی همراه است، اما زیربنای استقلال مالی و امنیت انرژی کشور را تقویت می‌کند. این رویکرد، منابع نفتی ایران را به جای تبدیل شدن به ارز خارجی بلوکه شده، به موتور محرک رشد صنعتی داخلی و تثبیت اشتغال در دهه آینده تبدیل خواهد کرد. سرمایه ایرانی، در حقیقت، به سپر دفاعی صنعت انرژی در برابر نوسانات ژئوپلیتیکی تبدیل شده است.

انتهای خبر/


کد مطلب: 8773

آدرس مطلب :
http://karafarinannews.ir//news/8773/جای-خالی-سرمایه-گذاران-خارجی-نفت-منابع-ملی-پر-می-شود

کارآفرینان نیوز
  http://karafarinannews.ir/