به گزارش کارآفرينان نيوز در طول یک ماه گذشته، تلویزیون موفق شد تا با عملکردی متفاوت، گوی سبقت را پس از مدتها، از سینما و شبکه نمایش خانگی برباید و در صدر این رقابت نهچندان حرفهای بنشیند.
تلویزیون در این مدت، با تدارک ویژهبرنامههای نوروزی و رمضانی و البته پخش برندهایی چون «پانتولیگ» و «پایتخت» توانست نبض اقبال مخاطب را در دست بگیرد و عملا زمینههای رونق بیشتر سینما و شبکه نمایش خانگی را محدود کند. بررسی اکران سینمایی نشان میدهد که در این بازه مشخص، ۲ میلیون نفر به سالنهای تاریک رفتهاند که این آمار اگرچه حدود ۴ درصد بیشتر از میزان مخاطبان سال گذشته است اما فاصله عمیقی با میزان مخاطبان تلویزیون در همین بازه دارد.
تلویزیون با تدارک ویژهبرنامههای نوروزی و رمضانی و پخش برندهایی چون «پانتولیگ» و «پایتخت» توانست نبض اقبال مخاطب را در دست بگیرد و عملا زمینههای رونق بیشتر سینما و شبکه نمایش خانگی را محدود کند
شبکه نمایش خانگی (پلتفرمها) نیز اگرچه برنامه خاصی برای این مدت نداشت، پس از مدتها حتی قافیه رقابت را به سینما باخت و در رده آخر این قدرتنمایی قرار گرفت.
مساله رقابت این رسانهها در عرصه بینالملل کاری چندان حرفهای نیست. هر یک از این آنها وظایف و طیف مخاطبان خاص خود را دارند که اجازه نمیدهد تا با یکدیگر مورد قیاس قرار بگیرند اما در ایران، سالهاست که تلویزیون و سینما به عنوان رقبایی قدیمی مطرح میشوند. در این سالها که صنعت وی.او.دی توانسته قدرت خود را نشان دهد، عملا به ضلع سوم این رقابت تبدیل شده است. ناترازی موجود در این زمینه نیز سبب شده تا پرکاری و اقبال در هر یک از این رسانهها، به فقر و نزول مخاطب مدیومهای دیگر منجر شود.
به عنوان مثال، در دورهای، بسیاری از کارگردانان و بازیگران چهره سینما به تولیدات شبکه نمایش خانگی تمایل پیدا کردند که در نتیجه این روند، سینما از گونه اجتماعی فاصله و افت معناداری در این ژانر محبوب صورت گرفت. تولیدات پلتفرمها اوج گرفت و به رقابتی جدی با سینما بر سر جذب چهرههای شاخص منجر شد. در همین زمان، تلویزیون بر مدار همان سیاستهای قبلی خود تکیه کرد و نتوانست رقیب چندان دندانگیری برای پلتفرمها باشد و سینما نیز تمام تخممرغهای خود را در سبد کمدی گذاشت تا بتواند در این نبرد فرسایشی پیروز شود.

این تلقی که تلویزیون در ایام نوروز همواره برنامههای بهتری بهنسبت ایام دیگر سال تولید میکند، چندان برازنده این رسانه نیست
اکنون اما تلویزیون با ترفندها و البته به فراخور زمان موفق شد تا از دو رسانه دیگر پیشی بگیرد. اتفاقی که قطعا ادامهدار نخواهد بود اما نشان داد که میتوان با همین زیرساختهای فکری و بضاعت موجود نیز تاحدودی تغییر ریل داد و با بکار بردن ابتکارهایی، سطح و ضرباهنگ تولیدات را ارتقا داد. با اتخاذ این سیاست، مدیومها اگرچه در یک رقابت سنتی با یکدیگر قرار نمیگیرند بلکه به یک برنامهریزی هوشمندانه و پایدار خو میگیرند تا بهعنوان ابزارهایی موقت در جهت تهییج نیازهای مخاطب تبدیل نشوند. بهعنوان مثال این تلقی که تلویزیون در ایام نوروز همواره برنامههای بهتری بهنسبت ایام دیگر سال تولید میکند، چندان برازنده این رسانه نیست. یا اینکه ما بدانیم وی.او.دی برنامه مدونی برای ایام خاص سال نظیر نوروز ندارد، خالی از اشکال نیست. همچنانکه این شرایط برای سینما با روشن نبودن وضعیت اکران برای یک بازه زمانی مثلا سهماهه هم قابلپذیرش نیست.
در دنیای پر رویداد امروز، روزبهروز بر کیفیت رقابت و بازیگران اصلی آن افزوده میشود و بنابراین چارهای نیست جر آنکه، مدیومهای سمعی و بصری با در پیش گرفتن سیاستهایی نوین، برنامههایی برای خود تعریف کنند تا ضمن پوشش حداکثری در تمام ایام سال، به یک چرخه حرفهای متوسل شوند و خود را با الزامات بینالمللی حوزه خود وفق داده و تلاش کنند تا به جای این رقابت سنتی، داخلی و نامتوازن، با بهترینهای خود در عرصه جهانی به رقابت بپردازند.
انتهای خبر/